این کامپیوتر اختراعی خود آقا محمد حسین از وسایل دور ریختنیه : )
این جا مثلا تو گوگل جستجوی تصویر فرمودن دارن به ما نشون می دن! بـــــــــله ...
این جا هم کامپیوترشون خراب شده دارن تعمیر می فرماین!
و نمونه ای از شیطنت هاش
خانم باجی محمد حسین هستن : )
گل خوشکل دست ساز
اثر آقا محمد حسین گل
جنس : خمیر بازی ...
این جا مرقد امامزاده جعفر شهید (ع) در خیابان امامزاده ابراهیم قم است ، این جا معروفه به امامزاده شاه جعفر (ع)
یه روز صبح که تو خونه کلاس قرآن خانمانه داشتیم ، من و بابایی با هم رفتیم بیرون و رفتیم این جا زیارت ...
این یه نما از بیرونشه ، بعدا ان شاالله اگر فرصتی شد حتما عکسای بهتری می ذارم براتون
این جا هم که این سبزی ها قرار بود خشک بشن : )
اینا هم اسپند سبز و تازه است که من بهشون می گفتم نخود سبز :) خودم تنهایی یه دونه کوچولوش و چیدم و درست کردم
اینم لباس جدیدمه چون خیلی امام خامنه ای رو دوست دارم و کوچولوی این لباسا نبود ، آبجی مجبور شد بزرگش و برام بخره و مامانی کوچیکش کنه ، همه می گن خیلی بهم میاد
وقتی به محمد حسین گفتم می گن امشب پایان دنیاست ، یه دونه ازون خنده قشنگاش کرد و یهو گفت : آخ جون!
می گم آبجی تموم شدن دنیا آخ جون داره؟ این که خنده داره ، مکه ما منتظر امام زمان (عج) نیستیم؟
می گه بالاخره که دنیا تموم می شه بله آخ جون داره! می گم آبجی بلا شدی ها گازت بگیرم؟ که یهو این مدلی شد :
کلا امشب حسابی مشغوله شیطنته ، این میوه ها مثلا ماهی هاشن!
خوشا به سعادت بچه ها که هم چین دل خوشی دارن ...
این مواد روی صورتش تمر هندیه ، خودش و حاجی فیروز کرده مثلا :)
این جا هم سوئی شرت شلوارش و بر عکس پوشیده ، می گه بع بعی ام! نا گفته نماند که با این ترفند تونستیم بیرون رفتنی لباسای گرمش و تنش کنیم.
این جا هم که حوله سرش کرده ، همه ی حوله ها رو ریخته وسط دونه دونه سر می کنه
این جا هم که مشخصه دیگه شده دختر خانم!
میگم آبجی دوست دارم قدر یه دنیا
با خنده ی با نمکی میگه : دنیا دیگه چیه ؟
دنیا که نی نی ها میان توش :))!
پی نوشت:
فکر می کنم وقتی موقع تولد بچه های فامیل
گفتیم بچه ی فلانی به دنیا اومد تو ذهنش مونده
اینم چند تا از عکساش :
این جا تب کرده بود ، حتی نای حرف زدن هم نداشت ، یه خرده سر به سرش گذاشتم بهتر شد
پشمک رو فقط خریدنش و دوست داره چرا نمی دونم :)
گفت چرا اون پسره عکس امام خامنه ای رو داره؟ گفتم چون دوسش داره خوب
کلی داد و بی داد که منم امام خامنه ای رو دوست دارم ... عکسش و می خوام ... عکس جور شد ...
جیغ و گریه که من پرچم سه رنگمون و می خوام ... خدا رو شکر اونم جور شد ...
خانمه اومده ازش گزارش بگیره میگه امروز اومدی چه کار؟ یاه پیمایی!
چرا اومدی؟ ایمام امنه ایی گفته بیام ... اومدم تله ی آمریکا و اسماییل و بتنم!
منو میگی ، اصلا فکر نمی کردم این حرف بزنه ...
شاخام هنوزم هست ... گفتم دیشب هی سوال پیچم کرده بود فلسطین خوبه؟ امریکا و اسماییل بده؟ امام خامنه ای چی میگه؟ ما مسلمونیم؟
واقعا که این ولایت چه ریشه ای دوونده تو رگ های شیعه های علی ...
خدایا خودت عاقبت بخیرمون کن ...
